![بنای یادبود ستاره گمشده وارنا- بلغارستان- سبک بروتالیسم](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/10/Picture۰.jpg)
مفاهیم؛ موثر درآفرینش سبک ها
روشهای ارائه هنر معماری، برگرفته از مفاهیمی همچون سبک و سیاق فکری، ارزشها و فرهنگها، عادات و تعصبات، تاریخ و اعتبارات به مرحلهای در غالب ارائه منحصر به فرد منتهی میشوند؛ این سبکها با ایجاد تحول و نگرش نوین، گاه میتوانند خط فکری معمار و در نهایت ماحصل آن که از پاسخ و ارتباط مخاطب نمایان میشود، را به ارائه ارزشمندتر سوق دهند و یا نقش معکوس و گاه کماهمیتی ایفا کنند. در این میان دیزاین مفهومی (سبک) در غالب هنری مهندسی شده، خمیرمایه و پایهی شکلگیری روشی در ارائه معماری است.
در ادامه با بررسی نظریههایی در ارائه سبکهای معماری، و نمونههایی از سبکهای ارائه شده ناموفق، دید متفاوتی از تاثیرات “طراحی در معماری” را بررسی می کنیم.
پیچیدگی
ونچوری، در کتاب “پیچیدگی و تضاد در معماری” از (آگوست هکشر) نقل میکند: تغییر نگرش نسبت به زندگیِ اساسا ساده و منظم، به دیدگاه پیچیده و طعنه آمیز، چیزی است که هر فرد از آن عبور میکند تا پخته شود. ولی بعضی از دورهها این نوع نگرش را بسط و توسعه میدهد. در این دورهها دیدگاههای متناقض شورانگیز در مقابل نظریات روشنفکرانه قرار میگیرد. از میان سادگی و نظم خردهگرایی زاده میشود، اما عقل باوری در تمام مراحل تحول کافی به نظر نمیرسد؛ در نتیجه باید از تضادها، تعادل و توازن به وجود آید.
نگرشی به دورهها
“ترکیب اجزا اثر” نیز از عوامل مهم مختص به هر سبکی است؛ در طول تاریخ دگرگونی سبکهای معماری جهانی، سه دوره مشخص، مطرح می شود:
1. زمانیکه معماری غرب، با اجزا و روشهای سنتی معین، در همان حال و هوای فرهنگی دوران خودش به سر میبرد؛
۲. رنسانس؛ شناخت و تفکر در اجزا، و سپس اقدام برای خلق هنر معماری؛
۳. غوغای تغییرات مدرن تر جهت تکامل حالت دوره دوم، با شجاعت به چالش کشیدن اصول اولیه هنر معماری؛ دوره معماری مدرن.
این جنون تغییر، متکی بر ترکیب علم (مهارت) و هنر و در تضاد با گذشته، از عوامل پیدایش دورههای بعدی، با گریزی به سبکهای سنتی شد، که خود نظریههای جدیدی را به همراه داشت.
پس از آن، “پسامدرنیسم و ساختارشکنى” مباحث مختلفی را مطرح کرد؛ که به طبع زمانه، (دیدگاههاى جهانشناختى و کیهانشناختى جدید، بومشناسى، علوم پیچیدگى بحران و.. را پدیدار شد.)
آنچه امروزه درسبکهای معماری در حال وقوع است، زیبایی با اقتباس از طبیعت است؛ بدین شکل که سکون جهان کلاسیک را به چالش کشیده ، و با درک حقیقی جهان مدرن، مفاهیم خلاقیت، استقلال در تغییر و تبدیل، خواستن و جنگیدن و البته غیر (قابل پیش بینی) بودن را ارائه دهد.
اصول(زبان) مشترک معماری در سبکها
آنچه از ویژگی سبکها در طول زمان گفته شد که از (هماهنگی و کاربرد) شروع و به (زیبایی) در ادامه آنها ختم شد، همه و همه سیری بود در پیامد استفاده صحیح از” اصول معماری”؛ حال بسته به عنصر شاخص در هر سبک دورهای، اولویت به کارگیری این سه مهم نیز مطرح می شود. تعادل، ریتم، تاکید، تناسب و مقیاس، حرکت بصری، کنتراست و وحدت، ۷ اصول مهم معماری در تمامی سبکها است.
متابولیسم، بینالملل و بروتالیسم
خلق تفاوت از نیاز؛ میتوان گفت شاید اگر مسائلی نظیر بهبودی ژاپن پس از جنگ جهانی، آرمانگرایی و اعتقادات سنتی و فرهنگی و … در میان نبود، ایده متابولیسم (تحولات سازگارپذیر جهت حفظ حیات) توسط “کنزو تانگه” و همکار معروفش “تاکاشی آسادا”، فراگیر نمیشد. تکاپو در جریان بازگشت حیات به شهر و رشد پیشرو، “آرامش” را دچار اختلال کرده بود. زندگی ماشینی و الکترونیکی عصرمدرن، کم کم وارد روزمرگیهای مردم شده بود و بهکارگیری روشهای سنتی در کنار آن، به فراموشی سپرده شد؛ در ادامه، مسائلی مانند استفاده از مواد غیرقابل بازیافت و مصرف بیش از حد انرژی نگرانیهایی را در مورد شیوههای پایداری این سبک معماری ایجاد کرد. از طرفی “دیکانستراکشن” محبوب، با ترکیب ارگانیک و خاص بصری خود، ماندگاری متابولیسم را عملا غیرممکن ساخت.
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/10/Picture2.jpg)
مرگ معماری مدرن در پروئیت ایگو!؛ از زیرمجموعههای معماری مدرن، سبک بینالملل بود. به اعتقاد چارلز جنکس، (سبک بینالمللی، یک سبک انتزاعی و بیروح است که با نیازهای انسان در ارتباط نیست). باور و وعده زندگی بهتر با بهکارگیری اصول مدرن در کنار بهکارگیری مصالح صنعتی، فرمهای ساده و هندسی و عملکردگرایی در طراحی، منجر به شکلگیری مجتمع مسکونی برای افراد کم درآمد شد؛ در حالیکه عدم توجه به سنت و فرهنگ بومی، نیازهای انسان، امکانات رفاهی و پیش بینی پتانسیلهای جلوگیری از جرم و جنایت در منطقه، همه سبب شد تا تخریب این اثر نقطه عطفی در معماری مدرنیسم باشد!
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/10/Picture3.png)
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/10/Picture4.png)
بتن عریان، در سبک بروتالیسم، ویژگی شاخص و بحث برانگیز است که روح خشنی به سازه میبخشد؛ علاوه بر این، (نمایش اجسام و سازه ساختمان، خصوصا تیرها و ستونها به صورت اغراقآمیز همانند یک قلعه مدرن)، از خصوصیات این سبک هستند. سبک، از تزئینات و نه از دیزاین، عاری است. در واقع، طراحی در این سبک به گونهای است که (حجمهای بتنی به خودی خود، زیبایی به اثر معماری میبخشند). علاوه بر مشکلات فنی و تاثیرات آن بر مصالح در این سبک، نظریات روانی مانند سخن تئودور دالریمپل، نویسنده بریتانیایی، فیزیکدان و مفسر سیاسی ، مطرح است که میگوید: (معماری بروتالیست محصول فلسفه توتالیتاریانیسم اروپایی و دارای نقص اخلاقی، روحانی و عقلانی است.) او ساختمانها را سنگدل، غیرانسانی، مهیب و غول پیکر میخواند.
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/10/Picture5.png)
نتیجهگیری
در جریان تکامل معماری و شکلگیری ویژگیهای آینده درمسیر پیشرفت روزافزون جهان، مسئله ایجاد تعادل بین معماری مانا با حفظ ارزشها و فرهنگ یک جامعه، با مدرنیسم بودن، بسیار قابل تامل است. از این رو مفاهیمی همچون “معماری پایدار” که دوام و احترام به طبیعت را مطرح میکنند، سعی در ترغیب معمار و مخاطب به تامل در روشها و ابتکارات گذشته (با مقایسه در مقیاس زمانه) و اندیشه در چگونگی ورود، تبدیل و تلفیق آن به شکلی نوین در معماری اکنون، دارد؛ این مسیر انعطاف پذیر و در جهت تکامل، سبکهای متعددی را به وجود میآورد که همچون گذشته یا عملی و موفق خواهند بود و یا به مرور ناکارایی آنها نمایان شده و از “دایره آفرینش مردمی” خارج میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید