
وستوود همیشه بهخاطر نقش مهمش در خلق جنبش پانک شناخته میشود. سی سال پس از جدایی از شریک و همکارش، مالکوم مکلارن، او زیباییشناسی شورشیِ خاص خود را شکل داد — سبکی که آمیزهای از جسارت و احترام به سنتها بود. این ترکیب در آثار او از تیشرتهای چاپدار تند و تیز گرفته تا لباسهای مجلل و باشکوه بهخوبی مشهود است.
«من همیشه سعی داشتهام تا مردم را برای فکر کردن از نو و به خودشان، تشویق کنم تا از قید محدودیتها و برنامهریزیهای ذهنی رها شوند.»
ویوین وستوود
سالهای پانک
ویوین وستوود در سال ۱۹۴۱ در روستایی در دربیشر انگلستان متولد شد؛ پدرش کارگر کارخانه و مادرش بافنده پنبه بود. در نوجوانی همراه خانواده به لندن رفت و در آنجا آموزش تدریس در مقطع ابتدایی را دید. پس از جدایی از همسر اولش، آشنایی و سپس همکاری با مالکوم مکلارن — دانشجوی هنر زاده لندن (۱۹۴۶) — نقطه عطفی در زندگی او شد؛ این آشنایی فرصتی بود برای هدایت استعداد ذاتی وستوود در طراحی لباس و کانالی برای آرمانگرایی بیقرارش.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، آن دو با رد فرهنگ هیپی، شروع به خلق لباسهایی کردند که از تاریخ معاصر جوانان الهام میگرفت. آنها در فروشگاهی در خیابان کینگز رود شماره ۴۳۰ در چلسی، لباسهای راکاندرول میفروختند. در سال ۱۹۷۴، فروشگاه با نام جنجالی SEX شناخته شد؛ جایی که آنها لباسهای فتیشیستی طراحی میکردند و به روسپیها، علاقهمندان به مد زیرزمینی، و جوانان جسوری که از مرزها عبور میکردند میفروختند.

دستدوخت «Bondage Suit» (لباس پابند)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۷۶، انگلستان. شماره موزه: T.252&A-1989.
دستدوخت «Seditionaries Ensemble» (مجموعه شورشیان)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۷۶، انگلستان.
شماره موزه: T.405 تا ۷-۱۹۹۵. © ویوین وستوود و مالکوم مکلارن / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
در سال ۱۹۷۶، فروشگاه با نام جدید Seditionaries: Clothes for Heroes بازگشایی شد. این مجموعه شامل شلوارهای باندیج (با بندها و زیپهای جنجالی) و لباسهایی با ظاهری فرسوده، ژاکتهای موهر بازبافت و پیراهنهایی بود که با زنجیر و سنجاق تزئین شده بودند — نشانههایی از مدی که عمداً «خراب و شورشی» به نظر میرسید.

بلوز (Top)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۷۶، انگلستان.
شماره موزه: T.93-2002.
بلوز (Top)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۷۶، انگلستان.
شماره موزه: T.90-2002. © ویوین وستوود و مالکوم مکلارن / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.

پیراهن (Shirt)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۷۷، انگلستان. شماره موزه: T.773-1995.
تیشرت (T-shirt)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۸۱، انگلستان.
شماره موزه: T.240-1991. © ویوین وستوود و مالکوم مکلارن / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
طراحیهای آن دوران از نظر گرافیکی هم تحریکآمیز بودند: از چاپ صلیب شکسته گرفته تا تصویر ملکه با سنجاق بر لبهایش، یا سینههای برهنه روی تیشرتها. این طرحها به نماد شورش بدل شدند و اعضای گروه معروف Sex Pistols که مکلارن مدیریتشان را برعهده داشت، آنها را میپوشیدند.

شماره موزه: T.334 تا I-1982. © ویوین وستوود / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
دوران پس از پانک و « رمانتیکهای جدید »
با فروپاشی گروه Sex Pistols و جذب سریع فرهنگ پانک در جریان اصلی، وستوود دچار دلسردی شد. در آستانه چهلسالگی، علاقهاش به فرهنگ والا و هنرهای تاریخی، او را به سمت شکل تازهای از اعتراض سوق داد — شورش درون ساختار سنت.
اولین مجموعهی مدرن او و مکلارن،Pirate (پاییز/زمستان ۱۹۸۱)، یادآور دوران دزدان دریایی و اشراف ماجراجو بود. شلوارهای راهراه گشاد، پیراهنهای گشاد و شالهای آویزان، سبکی را ایجاد کردند که بهزودی بهعنوان نیو رومانتیک (New Romantic) شناخته شد و تأثیری عظیم بر موسیقی و مد دهه ۸۰ گذاشت.

دستدوخت (Ensemble)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۸۲، انگلستان.
شماره موزه: T.140:1, 2-2002.
سوتین «Mud Bra» (گل و لای)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood) و مالکوم مکلارن (Malcolm McLaren)، سال ۱۹۸۲، انگلستان.
شماره موزه: T.238-1985. © ویوین وستوود و مالکوم مکلارن / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
در مجموعههای بعدی، وستوود بیشتر از مکلارن فاصله گرفت. مجموعهی Buffalo Girls / Nostalgia of Mud (پاییز/زمستان ۱۹۸۲) از فرهنگ بومیان آمریکای جنوبی الهام گرفته بود — مخصوصاً از لباس زنان آیمارا (Cholitas) با دامنهای چیندار و کلاههای کوچک.
در زمانی که کتوشلوارهای قدرتنمای دهه ۸۰ مد روز بودند، وستوود لباسهایی با رنگهای خاکی، برشهای آزاد و بافتهای خام ارائه داد. در همین مجموعه، برای اولین بار لباس زیر بهعنوان لباس بیرونی معرفی شد؛ سوتینهای ساتن دهه ۵۰ روی لباسها پوشیده میشدند.

در زمانی که کتوشلوار ساختاری مد روز بودند، وستوود مجموعهای از لباسهایی با رنگهای خاکی به نمایش گذاشت که هم نرم طراحی شده بودند و هم با الهام از لباسهای محلی و سنتی. همچنین این مجموعه اولین بار لباس زیر را بهعنوان لباس بیرونی معرفی کرد؛ سوتین ساتن دهه ۵۰ بر روی لباسها پوشیده میشد. پس از Buffalo Girls، مجموعهای به نام Punkature ارائه شد (پاییز ۱۹۸۲) — دورهای که وستوود و مکلارن از هم جدا شدند — که شامل لباسهای آشفته و بازتولید شده با مواد از قبلشسته و چاپهای متعدد بود. وستوود این اجرا را نقطهای عطف میدانست — اولین باری که او خود را نه فقط «مترجم ایدههای مکلارن»، بلکه یک طراح مستقل میدید. آخرین همکاری رسمی آن دو Witches (پاییز/زمستان ۱۹۸۳) بود؛ با الهام از تصاویر وودو هائیتی و زبان نمادین گرافیتی کیت هارینگ، لباسهایی با چاپ گرافیکی جسور و طراحیهایی با شانههای اغراقشده و آستینهای خفاشی ارائه کردند.

با پشتیبانی شریک تجاری جدیدش، کارلو د’آماریو، وستوود به آرامی از رابطه سمی کسبوکاری با مکلارن جدا شد و به تولید مجموعههای خود ادامه داد. مجموعه Hypnos (بهار/تابستان ۱۹۸۴) با پارچههای ورزشی مصنوعی در توکیو به نمایش گذاشته شد؛ لباس اصلی آن بادیسوتی بود که الهامی از پیراهن بازیکنان فوتبال داشت و باعث تحریک جنسی ظریف میشد.
پیش بهسوی گذشته
مجموعه Mini-Crini (بهار/تابستان ۱۹۸۵) نقطهی عطفی بود که ویوین وستوود آن را «تغییری بنیادی» توصیف کرد — فارق از رویکرد آزاد و ساختارشکن پیشین به سوی خیاطی دقیق و لباسهای «انداممحور».
در این دوره، او با تمرکز آگاهانهتری بر بازآفرینی ایدههایی از تاریخ پوشاک، مسیر تازهای در طراحی خود گشود. شاخصترین قطعهی این مجموعه، دامن کوتاه و زنگولهایشکل MiniCrini بود — جامهای بازیگوشانه و در عین حال جسورانه که ترکیبی از لباس مهمانی کودکانه با نسخهای کوتاهشده از کرینولین ویکتوریایی به شمار میرفت.
در میانهی دههی ۱۹۸۰، سایر طراحیهای تأثیرگذار وستوود شامل کرستهایی بهعنوان لباس رویی و کتهای تنگ(فیت) ساویل در مجموعهی Harris Tweed (پاییز/زمستان ۱۹۸۷) بود؛ آثاری که میان سنت خیاطی انگلیسی و جذابیت اغواگر مد معاصر پلی نو میزدند.
در مجموعهی Time Machine(پاییز/زمستان ۱۹۸۸)، وستوود اقتباس دقیقی از سبکهای برگرفته از خیاطی سنتی انگلیسی ارائه داد؛ از جمله کت و شلوار نورفولک — کت کمربنددار همراه با شلوارهای زانودار. این مجموعه همچنین شامل ژاکتهای فلزی و کرستهایی با آستینهای جداشونده بود که از زرههای قرون وسطایی الهام گرفته شده بود.
آخرین مجموعهی دههی ۱۹۸۰ او با عنوان Voyage to Cythera (پاییز/زمستان ۱۹۸۹)، هدیهای به مطبوعات عامهپسند بود: بسیاری از مدلها بدون دامن روی صحنه ظاهر میشدند و تنها جورابشلواریهای سفید ضخیمی بر تن داشتند که بر روی آنها برگ انجیر فلزی در قسمتهایی چاپ شده بود — بیانیهای طنزآمیز، جسورانه و شاعرانه از زن معاصر در برابر نگاه سنتی مد.

کتوشلوار «ماشین زمان» (Time Machine Suit)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood)، سال ۱۹۸۸، انگلستان. شماره موزه: T.261:1, 2-1991.
کرست و آستینها (Corset and Sleeves)، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood)، سال ۱۹۸۸، انگلستان. شماره موزه: T.203:1, 2-2002.
© ویوین وستوود / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
مجموعهی خیرهکنندهی ویوین وستوود در اوایل دههی ۱۹۹۰ با عنوان Cut, Slash and Pull (بهار/تابستان ۱۹۹۱) با الهام از پرترهنگاری دورهی تودور (بهویژه سنت قرن شانزدهمیِ بریدن و سوراخکردن پارچه برای آشکار ساختن لایههای زیرین) ارائه شد. اما از نگاه وستوود، آنچه از زیر لایهها نمایان میشد، نه پارچه بلکه پوست عریان بدن بود.
در این مجموعه، او با جسارتی شاعرانه، مرز میان پوشش و برهنگی را به بازی گرفت. سایر لباسها شامل پیراهنهایی از پارچهی حریر بُرشخورده و برداشتی کاملاً مدرن از «کادپیس» (زینت جلوی شلوار مردانه در قرون وسطی) بودند؛ جزئی که اینبار در جلوی شلوارهای ابریشمی بُرشخورده جای گرفته بود، تزیینشده با گلولههای بزرگ خز مصنوعی و همراه با سینهبندهای تزئینیخزدار و دستکشهای بلند تا آرنج.
این مجموعه، جلوهای آشکار از نگاه رادیکال وستوود به بدن و لباس بود؛ بیانی از پیوند میان قدرت، جنسیت و تاریخ، که در عین طنز و اغراق، بازتابی از تداوم سنت در بستری مدرن و آوانگارد به شمار میرفت.

دستدوخت «Cut, Slash & Pull»، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood)، سال ۱۹۹۰، انگلستان. شماره موزه: T.229:2 تا ۳-۲۰۰۲.
دستدوخت «Cut, Slash & Pull»، اثر ویوین وستوود (Vivienne Westwood)، سال ۱۹۹۰، انگلستان. شماره موزه: T.230:1 تا ۵-۲۰۰۲.
© ویوین وستوود / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
با وجود آنکه ویوین وستوود اغلب بهعنوان طراح «غیرتجاری» یاد میشود، اما هرگز دلسرد نشد. تحسین گستردهی منتقدان و صنعت مُد، او را در مسیر خود استوارتر کرد؛ از جمله، دریافت جایزهی طراح برتر پوشاک زنانهی سال از شورای مد بریتانیا در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱. ایدههای او بهسرعت به جریان اصلی مد راه مییافتند و در همین دوران، فروشگاههایش در لندن و بازارهای بینالمللی، سود چشمگیری برایش به همراه داشتند. در سال ۱۹۹۲ نیز از سوی نهاد سلطنتی بریتانیا، مفتخر به دریافت نشان افتخار OBE شد.
در ادامهی دههی ۱۹۹۰، وستوود میان تدریس، همکاریهای تجاری تازه و خلق مجموعههای اوت کوتور (Couture) خود، تعادلی هنرمندانه برقرار کرد. در این دوران، او به بازتعریف نوعی زیباییشناسی نوین از ظرافت پرداخت و در عین حال، آنچه را «ابتذال زشتیِ پوشش روزمرهی معاصر» مینامید، به چالش کشید. تمرکز اصلی او بر تبادل تاریخی سبکها میان انگلستان و فرانسه قرار گرفت — جایی که خیاطی دقیق و سادگی جذاب انگلیسی با استحکام و تناسب طراحی فرانسوی درهم آمیخت.
بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹، وستوود چندین بازآفرینی ماندگار از گذشته ارائه کرد؛ از جمله نقوش تارتان اسکاتلندی در مجموعهیAnglomania(پاییز/زمستان ۱۹۹۳)، دامنهای پفدار با بالشتک در Café Society (بهار/تابستان ۱۹۹۴) و پیراهنهای عظیم با پشتچینهای آزاد در Les Femmes ne connaissant pas toute leur coquetterie (بهار/تابستان ۱۹۹۶) که الهام خود را از لباسهای زنان در نقاشیهای ژان-آنتوان واتوی، هنرمند بزرگ روکوکوی فرانسه، گرفته بودند.
این دوره از فعالیت وستوود، تجلی کامل نگاه او به پیوند میان تاریخ، هنر و بدن زنانه بود؛ جایی که مد، به زبانی برای گفتوگو میان گذشته و حال بدل میشد.

شماره موزه: T.438:1 تا ۴-۱۹۹۶. © ویوین وستوود / موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن.
عصر امپراتوری
از آغاز هزارهی جدید، ویوین وستوود موفق شد یکی از برندهای مد جهانی و پرنفوذ را بنیانگذاری کند؛ برندی که با فروشگاههایی در سراسر جهان و خطوط تولید متنوعی شامل پوشاک، بافتنی، اکسسوری و عطر گسترش یافت. آثار او بارها موضوع نمایشگاههای بزرگ و مروری در موزههای معتبر جهان بودهاند — از جمله نمایشگاه جامع موزهی ویکتوریا و آلبرت (V&A) در سال ۲۰۰۴ که جایگاه تاریخی او را در مد معاصر تثبیت کرد.
در این دوران، وستوود نهتنها به طراحی و ارائهی مجموعههای تازه ادامه داد، بلکه بیش از پیش، بر کنشگری اجتماعی و زیستمحیطی متمرکز شد. دغدغههایی چون تغییرات اقلیمی، آزادیهای مدنی و خلع سلاح هستهای در کانون پیامهای انسانی و اخلاقی آثار او قرار گرفتند و از او چهرهای متمایز در میان طراحان مُد ساختند؛ هنرمندی که لباس را ابزار اعتراض و آگاهی میدانست.
در مارس ۲۰۱۶، او هدایت خط تولید اصلی خود، یعنیGold Label را به آندریاس کرونتالر، همسر و همکار دیرینهاش سپرد؛ طراح اتریشیای که سالها در کنار او به آفرینش مجموعهها پرداخته بود. از آن پس، این خط بهطور رسمی با عنوانAndreas Kronthaler for Vivienne Westwood ادامه یافت، هرچند طراحی اصلی همچنان نتیجهی همکاری نزدیک آن دو باقی ماند.
در نهایت، در سال ۲۰۰۶، وستوود به پاس خدمات فرهنگی و تأثیر عمیقش بر مد بریتانیا، از سوی دولت انگلستان به مقام دِیم (Dame) — معادل لقب شوالیه برای زنان — نائل آمد؛ عنوانی که او را نهتنها بهعنوان طراح، بلکه بهعنوان نماد جسارت، آگاهی و مقاومت در تاریخ معاصر مد تثبیت کرد.
دیدگاهتان را بنویسید