روز جهانی خلاقیت و نوآوری در ۲۱ آوریل ۲۰۱۸ با هدف آگاهی دربارهٔ اهمیت خلاقیت و نوآوری در حل مشکلات با توجه به پیشبرد اهداف توسعه پایدار و تشویق تفکر چند رشته‌ای خلاق در سطح فردی و گروهی، توسط سازمان ملل متحد نام‌گذاری شد.
هنر و دیزاین به عنوان اثرگذارترین حوزه‌های خلاقیت می‌توانند الهام بخش مهم‌ترین تغییرات در یک جامعه باشند. در حالی که این حوزه‌ها عمدتاً از فرایند تحقیق و نوآوری تفکیک می‌شدند، اما در سال‌های اخیر شناخت فزاینده‌ای از تأثیر معنادار آنها در بهبود تحقیقات علمی و ترویج نوآوری در حال شکل‌گیری است. پیوند دادن تفکر طراحی با روش‌های تحقیق و نوآوری می‌تواند باعث افزایش کارایی خلاقیت، ترویج همکاری‌های بین‌رشته‌ای، بهبود سطح ارتباطات و پیشبرد رویکردهای کاربرمحور (User-Centered) در طراحی و تولید شود. ایجاد یکپارچگی بین فرآیند خلاق و تفکر طراحی شکاف موجود بین رشته‌های مختلف را پوشش می‌دهد و ایده‌های پیچیده را به راهکارهای مؤثر ارتباطی تبدیل می‌کند. با پیمودن این مسیر می‌توان مطمئن شد که فرآیند خلاق بر پایه نیازهای واقعی و ذهنیت کاربران استوار است.
اهمیت تفکر طراحی در نوآوری کاربرمحور
تفکر طراحی نقش بسیار مهمی در ترویج نوآوری کاربرمحور دارد. در این فرآیند ابتدا نیازها و خواسته‌های کاربران در طول پروسه‌ی طراحی اولویت‌بندی شده و پس از آن روش‌هایی برای پاسخ دادن به نیازهای کاربران و ایجاد رویکردهای انسانی و راهکارهای جلب مشارکت مخاطب در فرآیند طراحی تدوین می‌شود. این روش با ابزارهای ارزشمندی مانند مطالعه رفتار کاربران، طراحی و گسترش پرسونای مخاطب و ایجاد ذهنیت مشترک با آنها، موجب بروز تجربه‌ای باورپذیر برای کاربر و پاسخگویی به نیازها و رفع چالش‌های احتمالی کاربران خواهد شد. با به کارگیری تفکر دیزاین در ابتدای فرآیند نوآوری، محققان داده‌های کیفی و تصویری‌ای را جمع‌آوری می کنند که نتایج آنها در مقایسه با نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های سنتی دقیق‌تر و کاربردی‌تر است. این درک جامع از نیازها و خواسته‌های کاربران، به عنوان عاملی برای توسعه راهکارهایی معنادار، باورپذیر و کاربرمحور عمل می‌کند.
تفکر طراحی و فرآیندهای خلاقه کاربرمحور، همسو با هم در جهت ایجاد تعهد٬ همدلی و تعامل حرکت می‌کنند و محققان و نوآوران را به اتخاذ یک فرآیند خلاق و تکرارشونده برای حل مسائل تشویق می‌کند. با استفاده از روش‌های طراحی مانند تهیه پیش‌طرح (Sketching)٬ مدل‌سازی (Prototyping) و سنجش تجربه کاربری (User testing)، محققان می‌توانند به سرعت ایده‌های جدیدی تولید کنند و با ارزیابی و آنالیز بازخوردها راهکارهای اجرایی را بر اساس اطلاعات ورودی از سمت کاربر بهبود دهند. با این رویکرد تکرارشونده و کاربرمحور می‌توان از اینکه نوآوری‌ها به نیازهای واقعی کاربران پاسخ داده و به نتایج مطلوب منجر می‌شوند اطمینان حاصل کرد. علاوه بر این، تفکر طراحی بر اهمیت ایجاد ذهنیت مشترک در درک دیدگاه‌های کاربران و ترویج راهکارهای قابل پذیرش توسط جامعه تأکید می‌کند. هنر و طراحی به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای ترویج همدلی بین طراح و کاربر به محققان و نوآوران این امکان را می‌دهد درک عمیق‌تری از احساسات، چالش‌ها و نیازهای کاربران داشته باشند. این نگاه همدلانه امکان توسعه راهکارهای کاربردی را فراهم می‌کند که در عین حال معنادار و هماهنگ با زندگی کاربران هستند.
مادامی که کاربران به طور فعال در فرآیند نوآوری شرکت می‌کنند٬ تفکر دیزاین می‌تواند در ایجاد یک تعامل سازنده بین طراح و کاربر به شکلی موثر ایفای نقش کند. جلب مشارکت کاربران در مراحل ایده‌پردازی، طراحی و ارزیابی، محققان را درتجربیات زندگی آنها و الویت‌هایشان شریک می‌کند. این رویکرد برای ما روشن می‌کند که راهکارهای نهایی منعکس‌کننده دیدگاه‌های متنوع و نیازهای واقعی کاربران هدف است. علاوه بر این، آنها به عنوان همکاران طراح در خلق نوآوری‌هایی که ممکن است بر زندگی‌شان تأثیر‌گذار باشد شریک شده‌اند٬ در نتیحه احساس مالکیت و حس توانمندی بین کاربران تقویت می‌شود و منجر به انتخاب راهکارهای مؤثر و کاربرمحور توسط طراح و ایجاد احساس مسئولیت متقابل، اعتماد و درک متقابل و وفاداری کاربر به محصول نهایی خواهد شد.
هنر و طراحی به عنوان پل‌های ارتباطی بین رشته‌های مختلف از سویی باعث تبادل و ادغام دانش می‌شوند و از دیگر سو دیدگاه‌های مسلط در جامعه را در تحقیقات و نوآوری منعکس می‌کنند. تفکر طراحی امکان ترکیب دیدگاه‌ها و تخصص‌های متنوع را فراهم می‌کند و نقش حیاتی در تغییر الگوها و نظام‌های کلیشه‌ای و ترویج درکی جامع‌تر از چالش‌های پیچیده و ایجاد ارتباطات مؤثر با کاربران متفاوت دارد .
دیدگاهتان را بنویسید