![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/05/5680.avif)
دو نفر در لباس سیاه، بی حرکت روی زمین زانو زدهاند. آنقدر بی حرکتاند که باید احساس درد در بدن خود داشته باشند. صورت آنها در پشت ماسکهای طلایی بزرگ و براق پنهان شده است و به همین علت غیر ممکن است که با برداشت از حالت صورتشان بگوییم درد دارند و یا احساسی از خود نشان میدهند.
سکون آنها باعث میشود که مانند مجسمه به نظر برسند. تنها با توجه به بالا و پایین رفتن ظریف قفسه سینه آنها می توان تأیید کرد که آنها واقعاً انسان هستند. اما آنها کاملا انسان نیستند، آنها هیبریدهای انسان و ماشین”Idioms” هستند که توسط هنرمند فرانسوی پیرهویگه (Pierre Huyghe) برای بزرگترین نمایشگاه خود به نام لیمینال (Liminal)، در Punta della Dogana در ونیز ایجاد شده است.
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/05/pierre-huyghe-liminal-allestimenti-1-754x1024.jpeg)
این نمایشگاه از ماه مارس تا نوامبر۲۰۲۴ برگزار میشود. Idioms با حسگرهایی که در ماسکهایشان قرار دارد، اتاقهایی را که در آن نشستهاند و بازدیدکنندگانی که با آنها مواجه میشوند اسکن میکنند. دادههای جمع آوری شده به وسیلهی این حسگرها توسط هوش مصنوعی پردازش می شود تا در نهایت زبانی کاملا جدید ایجاد شود. برای مثال، ماسکهای idioms کلمات جدیدی برای «در» یا «انسان» یا «نوشتن» می سازند و اساساً یک فرهنگ لغت جدید را به وجود می آورند. در نهایت، آنها حتی ممکن است توانایی برقراری ارتباط با یکدیگر را توسعه دهند. هر روزه اطلاعاتشان بیشتر میشود و پیر هویگه کنجکاو است که آنها در ۲۰ سال آینده چه چیزهایی میتوانند بیان کنند.
در روزی از ماه مارس، اندکی قبل از باز شدن نمایشگاه برای عموم، idioms در اتاقی تاریک مقابل جعبه سیاه بزرگی که از سقف آویزان شده است زانو میزنند. این جعبه یک ‘ساز خودساز’* است که مجهز به حسگرهای محیطی می باشد که موسیقی امبینت و پرتوهای نور را ایجاد می کند. Idioms در واکنش به آثر هنری جلوی آنها، در حالی که صفحه نمایش LED روی پیشانی آنها به رنگ طلایی میدرخشد، به نظر میرسد چند هجا را به طور مکرر به زبان آوردهاند. کلمات آنها مانند یک زمزمه آرام به نظر میرسد، زمزمهای بسیار شبیه به “این چیست؟”
* self generating innstrument یا سازی که اینجا به ان اشاره شده است می تواند موسیقی و الگوهای نور را به طور مستقل تولید کند، بدون اینکه نیازی به نواختن یا تنظیم تنظیمات آن توسط کسی باشد. برای همین به آن ساز خودساز گفته شده است.
معضلی که هر هنرمندی هنگام پرداختن به موضوعی مانند هوش مصنوعی با آن مواجه میشود این است که نوآوری واقعی اغلب در پس زمینه هارد دیسک های کامپیوتررخ میدهد. با وجود اینکه یک سرور قابل مشاهده در نمایشگاه لیمینال به نمایش گذاشته شده است، هنرمند پیر هویگه طی یک کنفرانس مطبوعاتی که سه روز قبل از افتتاحیه برگزار شد اعتراف کرد که ممکن است برای بازدیدکنندگان معمولی دشوار باشد که بفهمند زبانی که از ماسکهای Idioms سرچشمه میگیرد توسط هوش مصنوعی ساخته میشود. او نگران بود که بازدیدکنندگان به اشتباه فکر کنند افرادی که ماسک به چهره زدهاند همانهایی هستند که زمزمه میکنند.
امروزه هنرمندان تحت فشار زیادی برای استفاده از فناوری جدیدی که از زمان معرفی ChatGPT در سال ۲۰۲۲ به سرعت جنبههای مختلف جامعه، از آموزش گرفته تا رسانه را متحول کرده است، قرار دارند.
مانند هویگه، افراد خلاق دیگری از فیلمساز آلمانی Hito Steyerl گرفته تا مفهومگرای بریتانیایی Gillian Wearing، از هوش مصنوعی برای ساخت یا ارتقای هنر خود استفاده کردهاند. اندکی پس از پایان اولین نمایشگاه لیمینال، نمایشگاه جدیدی با آثار تاریخی هنرمند فرانسوی فیلیپ پارنو(Philippe Parreno)، که گفته میشود کاملاً توسط هوش مصنوعی خلق شده است، در Haus der Kunst در مونیخ افتتاح میشود.
تشخیص اینکه آیا هنرمندان از AI به روشی خلاقانه و جالب استفاده می کنند یا فقط سعی در پیروی از یک ترند دارند، آسان نیست. اطلاعات اولیه در مورد نمایشگاه مونیخ به وضوح بیان نمیکند که کدام بخش از نمایشگاه پارنو توسط هوش مصنوعی ساخته خواهد شد. کاملا این امکان وجود دارد که هوش مصنوعی صرفاً برای نمایش به نمایشگاه اضافه شود، بدون اینکه لزوماً عمق یا معنای قابلتوجهی به آثار هنری اضافه شود.
این روزها هوش مصنوعی در همه جا حضور دارد و به ما در زمینههای مختلف مانند نوشتن ایمیل، توصیهی فیلم و سریال کمک میکند. چت باتها نیز انقلابی در نحوهی نوشتار ما با تولید محتوایی مانند شعر، کاور لتر، نمایشنامه و مقاله ایجاد کردهاند. مدلهای تبدیل متن به تصویر مانند DALL.E و Midjourney میتوانند توصیفهای ساده را به تصویر تبدیل کنند و به هر کسی اجازه میدهند تنها با چند کلمه «هنر» خلق کنند.
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/05/Coral-Dreams-Stills-12-resized-1024x581.jpeg)
اما از آنجایی که کاربرد هوش مصنوعی در زندگی افراد روز به روز رایج تر میشود، استفاده هنرمندان از آن ممکن است باعث کلیشهای به نظر آمدن اثر شود. اخیرا اثر«live paintings: نقاشیهای زنده» هنرمند ترکیهای رفیک آنادول(Refik Anadol) در گالری سرپنتاین لندن، جمعیت را برای یک ساعت یا بیشتر مسحور و درگیر خود کرد. این هنرمند تصاویری از جنگلهای بارانی و صخرههای مرجانی را در اختیار هوش مصنوعی قرار داد. هوش مصنوعی این تصاویر را بررسی کرد و از آموختههای خود برای ایجاد آثار هنری جدید و تجربههای ایمرسیو* با الهام از طبیعت استفاده کرد. این کار در نهایت منجر به ایجاد نمایشگاهی به نام (پژواک زمین: آرشیو زنده Echoes of earth :living archive) توسط آنادول شد. بازدیدکنندگان نمایشگاه میتوانند از ترکیبی از هنر و فناوری لذت ببرند که زیبایی دنیای طبیعی را به روشی منحصر به فرد زنده می کند.
* Immerssive experiences (تجارب فراگیر)
در این تجربهها شما با کمک تکنولوژی قدم به دنیایی متفاوت میگذارید. تکنولوژیهای به کار رفته با استفاده از تصاویر، صداها و گاهی اوقات لمس، یک محیط واقع گرایانه برای شما میسازند و باعث میشوند احساس کنید واقعا در آن دنیای دیجیتال یا شبیهسازی شده حضور دارید.
جری سالتز(jerry saltz)، منتقد هنری مجله نیویورک، اثری به نام Unsupervised از آنادول را شبیه به یک لامپ لاوای عظیم توصیف کرد. این اثر هنری که از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ بر روی یک صفحه نمایش ۲۴ فوتی در موزه هنرهای مدرن به نمایش گذاشته شد، از هوش مصنوعی برای ساخت مداوم تصاویر استفاده می کرد. سالتز تحت تاثیر این قطعه قرار نگرفت و احساس میکرد که این قطعه متوسط و بیهوده است. چرا که این اثر میتواند برای مدت کوتاهی سرگرمکننده باشد، اما در نهایت هیچ احساس یا افکار عمیقی را برانگیخته نمیکند. به طور خلاصه، سالتز معتقد بود که این اثر هنری فاقد پیام یا هدف است.
سالتز بیان کرد که “اگر هوش مصنوعی بخواهد هنری معنادار خلق کند، باید دیدگاه و زبان منحصر به فرد خود را توسعه دهد”. این دقیقاً همان کاری است که idioms هویگه انجام میدهند. تماشای آنها به طرز عجیبی مسحورکننده است – به عنوان یک بیننده، جالب است که با یک حالت محدود “هوش مصنوعی” روبرو نشویم، بلکه با یک فرآیند مداوم “یادگیری مصنوعی” روبرو شویم.
در اینجا، استفاده هویگه از هوش مصنوعی، هنر را از کنترل هنرمند خارج میکند، که هیجانانگیز است – به ویژه به این دلیل که احتمال دارد هیچ چیز طبق برنامه پیش نرود. حتی Idioms ممکن است نتوانند زبانی تولید کنند یا زبانی را تولید کنند که برای گوش ما ناسازگار و توهینآمیز باشد. آنها همچنین ممکن است توسط بینندگان مزاحم تحت تأثیر قرار گیرند یا به روشی غیرمنتظره عمل کنند، مثلا کلمات مشابه را بارها و بارها تکرار کنند.
هر روز سر زدن به نمایشگاه و مشاهده چگونگی تکامل Idioms در پاسخ به هنر اطراف، قطعا جذاب خواهد بود. خلق این فیگورهای نقابدار توسط هویگه باعث میشود تا در مورد تعاملات بین انسانها و غیرانسانها تأمل کنیم.
![](https://viragemag.ir/wp-content/uploads/2024/05/BD_C019_C001_0126F1_001.R3D_1.51-1-1024x512.jpg)
در اثر دیگری از هویگه به نام کاماتا(Camata)، لیمبهای مصنوعی (robotic limbs) در حال انجام یک مراسم مرموز دور یک اسکلت در محیطی بیابانی به تصویر کشیده شدهاند. ویدئوی این صحنه به صورت زنده نیست بلکه به وسیله نوعی هوش مصنوعی که وظیفهی ادیت کردن را دارد (AI editors) بلافاصله ویرایش میشود. این ویرایشگران اطلاعاتی را از یک سنسور بزرگ که در نزدیکی ورودی نمایشگاه قرار دارد جمعآوری میکنند. این سنسور اطلاعاتی از قبیل تعداد مهمانها در گالری و وضعیت هوای بیرون را جمعآوری میکند. بر اساس این اطلاعات، ویرایش فیلم کاماتا به طور پویا تنظیم میشود تا واقعیت و شرایط محیطی و زمانی فضای نمایشگاه را بازتاب دهد.
مسئوول برگزاری نمایشگاه استن (Anne stenne) بیان میکند که کار هوش مصنوعی در این اثر به سادگی داشتن یک رابطه علت و معلولی مستقیم نیست. به عنوان مثال اگر فقط یک نفر در نمایشگاه حضور داشته باشد، به این معنی نیست که ادیتورها به صورت اتوماتیک فیلمهای ضبط شده در شب را انتخاب میکنند. در واقع علیرغم این فرآیند ویرایش مداوم و جذاب که در آن میتوانید نمایشگاه را چندین بار تماشا کنید و هرگز یک سکانس تکراری نبینید، درک اهمیت استفاده هوش مصنوعی دراین کار برای یک بینندهی معمولی دشوار است. ممکن است سوالاتی از قبیل: اگر فرآیند ویرایش رندوم و بدون کمک هوش مصنوعی بود، آیا تفاوت فاحشی در اثر هنری ایجاد میشد؟ برای ناظر ایجاد شود که هنوز کسی به آن پاسخ مشخصی نداده است.
بازدیدکنندگان از این نمایشگاهها باید عمیقا اعتماد کنند که اتفاق شگفت انگیزی در پشت صحنه در حال رخ دادن است. هویگه، جزئیاتی در مورد نحوه عملکرد فناوری به کار رفته در آثارش را به اشتراک نمیگذارد و در عوض بر ایجاد یک تجربه عالی برای مخاطبش در هنگام بازدید از نمایشگاه تمرکز دارد. این رویکرد او ممکن است برای مردم ناخوشایند باشد، به خصوص در دنیایی که شرکتها از شبه هوش مصنوعی «pseudo-AI» استفاده میکنند که در واقع توسط انسانهای پنهان در پشت صحنه که وانمود میکنند هوش مصنوعی هستند، اداره میٰشود.
هنر هوش مصنوعی زمانی موثر است که کاری فراتر از هنرمند انجام دهد ، مانند زبان خودساز هویگه. در غیر این صورت ممکن است سطحی یا بی معنی باشد. با وجود این، حضور هوش مصنوعی در گالریهای هنری همچنان ادامه خواهد داشت و به اندازهای رایج میشود که زیر سوال بردن استفاده از آن مانند زیر سوال بردن استفاده از ابزاری رایج مانند مداد دراثری هنر خواهد بود.
در دهه ۱۹۶۰، “هنر کامپیوتری” با برگزاری نمایشگاههایی در شهرهای مختلف مانند لندن، اشتوتگارت، زاگرب و لاس وگاس در سراسر جهان محبوب شد. نویسندهای در آن زمان ابراز تردید کرد و اظهار داشت که شاید یک کامپیوتر هرگز نتواند به طور مستقل هنر خلق کند، در حالی که همچنین با احتیاط اذعان میکرد که برخی از کارشناسان معتقدند این شکل از هنر نوآورانه است. روزی هم بدون شک بحث در مورد جایگاه هوش مصنوعی در هنر همانند این امر قدیمی به نظر خواهد رسید.
دیدگاهتان را بنویسید