ESC را فشار دهید تا بسته شود

چند قدم دور تر از دیزاین: مکتب پوستر لهستان

علیرضا مهجور
امیرعلی ایزی


پس از جنگ جهانی دوم، لهستان شاهد ظهور یک هنر منحصربه‌فرد و تأثیرگذار در عرصه تبلیغات شهری بود. در زمانی که در بسیاری از کشورهای دیگر استفاده از پوستر کاهش‌یافته بود، در خیابان‌های ورشو و دیگر شهرهای بزرگ لهستان، دیوارها با پوسترهای رنگارنگ و جذاب پوشیده شده بودند. این پوسترها نه‌تنها رویدادهای فرهنگی و اجتماعی را تبلیغ می‌کردند، بلکه به وسیله‌ای برای بیان تفکرات و ایده‌ها تبدیل شده بودند. آنچه به‌عنوان مکتب پوستر لهستان شناخته می‌شود، نتیجه ترکیب شرایط خاص سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن زمان و همچنین خلاقیت و نبوغ هنرمندان گرافیکی بود که با استفاده از رنگ‌های زنده، اشکال ساده و تکنیک‌های کلاژ، آثاری بدیع و چشم‌نواز خلق کردند. این جنبش هنری، بدون داشتن یک سبک واحد یا برنامه‌ریزی متمرکز، توانست جایگاه ویژه‌ای در تاریخ هنر و طراحی به خود اختصاص دهد و به یکی از برجسته‌ترین نمادهای هنری لهستان پس از جنگ تبدیل شود.

تاریخچه لهستان در دهه ۵۰

جریان پوستر لهستان در دورانی سخت و به‌خصوص به وجود آمد. در بحبوحه جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۳۹، استالین و هیتلر توافق کردند تا لهستان را بین خودشان تقسیم کنند. ۲۸ روز بعد، این توافق به وقوع پیوست و لهستان به دو بخش تقسیم شد. دو سال بعد در سال ۱۹۴۱ بود که هیتلر بدون درنظرگرفتن این توافق کل لهستان را اشغال و به مرزهای شوروی حمله کرد. متفقین برای پایان‌دادن به جنگ جهانی دوم و ترسیم دنیای بعد هیتلر چندین کنفرانس برگزارکردن که مهم‌ترین آن‌ها کنفرانس تهران بود که در سال ۱۹۴۳ با حضور روزولت، استالین و چرچیل برگزار شد. در این کنفرانس توافق شد تا نیروهای آمریکا و بریتانیا جبهه غرب را باز کنند. ارتش هیتلر ضعیف و در نتیجه این درگیری‌ها هیتلر شکست خورد ارتش سرخ شوروی لهستان و نیمی از آلمان را اشغال کرد. لهستان ازاین‌پس تحت فرمان شوروی درآمد. در همین دوران کمونیستی نطفه مکتب لهستان بسته شد.

هنر کمونیستی

دوران پساجنگ برای لهستان دوران سختی بود. بسیاری از زیرساخت‌ها نابود و کشاورزی تحت‌تأثیر قرار گرفته بود و وضع اقتصادی چندان تعریفی نداشت. از همین رو پوستر بهترین مدیوم برای تبلیغ حکومت کمونیستی بود چرا که هم ارزان‌قیمت‌تر و هم در انتقال پیام و تولید سریع‌تر بود. از همین رو بسیاری از هنرمندان علی‌الخصوص نقاشان لهستانی به طراحی پوستر روی آوردند و همین مسئله باعث تأثیر آشکار هنر نقاشی بر طراحی پوستر لهستان شد.

در زمان حکومت کمونیستی در لهستان هنر رئالیست سوسیالیستی شوروی دیکته می‌شد و آزادی هنرمندان که قبل‌تر از آن برخوردار بودند را سلب و آنها را در چهارچوب‌های خود محدود می‌کرد. از جمله این چهارچوب‌ها و سیاست‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

– آثار هنری باید فاقد ویژگی‌های امپریالیسم آمریکایی و سرمایه‌داری باشند.

– آثار باید فاقد واقع‌گرایی اجتماعی باشند، به این معنی که فارغ از خوب یا بد بودن شرایط زندگی مردم و جامعه همواره باید وضع اجتماعی ایدئال حکومت به تصویر درآید جامع ایدئال حکومت کمونیستی آن زمان جامعه‌ای است که همواره کارگران از انجام‌وظیفه خود خوشحال و شادمان‌اند، زنان مشغول کشاورزی‌اند و در پوست خود نمی‌گنجند و سربازانی که اسلحه خود را محکم چسبیدند و آماده جان‌فشانی‌اند.

تادئوش ترپکوفسکی،nie! (نه!)، ۱۹۵۲

هم‌زمان در غرب چه خبر بود؟

هم‌زمان با این جریان در شرق، غرب که تحت سلطه اقتصاد بازار آزاد بود، صنعت تبلیغات به شکل کنونی درحال‌توسعه بود و پوسترها و طراحی‌های گرافیکی با پیروی از مجموعه‌ای از استانداردها و پروتکل‌ها تولید می‌شدند تا مردم بیشتری را برای خرج‌کردن پول خود ترغیب کنند. اما برخلاف جریان غرب سفارش‌دهنده پوستر در لهستان غالباً حکومت بود تا مراکز خصوصی و تجاری و هنرمندان لهستانی تنها وظیفه داشتند فرهنگ کمونیستی را ترویج دهند و دشمنان حکومت را در آثار خود تحقیر و تمسخر کنند. همین امر باعث آزادی عمل بیشتر هنرمندان لهستانی شد و محرکی شد تا طراحی پوستر لهستان از دنیای دیزاین فاصله بگیرد و به دنیای هنرهای زیبا (fine art) نزدیک‌تر شود.

مقایسه پوسترهای فیلم Madame Sans Gêne در فرانسه و لهستان.

ویژگی‌های مکتب لهستان

پوسترهای لهستانی با شیوه نقاشی و تایپوگرافی‌های دست‌نویس اجرا می‌شدند که شباهت بسیاری به برخی از پوسترهای فرانسوی هم عصر خود، خصوصاً آثار تولوز لوترک داشتند. در تصویرسازی‌های پوسترهای لهستانی به‌شدت می‌توان تأثیر مکتب سورئالیسم را مشاهده کرد. تصاویری غنی از استعاره و نماد که ذهن مخاطب را بسیار با خود درگیر می‌کرد. همچنین بسیاری از آثار پوستر لهستانی تحت‌تأثیر مکاتب پاپ آرت، آرت نوو و آرت دکو بودند؛ و همین مسئله باعث می‌شود که نتوانیم مشخصه‌های سبکی دقیقی برای مکتب پوستر لهستان ارائه کنیم، چرا که طراحی پوستر مبتنی بر فهمی بود که هنرمند از آن موضوع به دست می‌آورد و همچنین وابسته به سلیقه شخصی هنرمند بود. مثلاً هنرمندی که تحت تاثیر اکسپرسیونیسم بود آثارش از نظر ظاهری با هنرمندی که تحت‌تأثیر پاپ آرت بود متفاوت از آب درمی‌آمد، اما همچنان هر دو از یک خط و مشی کلی پیروی می‌کردند.

پوستر سفیران، آریستید بروانت توسط هانری دو تولوز لوترک

به طور کلی دو رویداد مهم باعث جلب‌توجه جامعه جهانی به پوسترهای مکتب لهستان شد. برگزاری دوسالانه بین‌المللی پوستر ورشو در سال ۱۹۶۶ و تأسیس موزه پوستر در ویلانوف باعث شهرت بین‌المللی و توجه بسیار خاص اروپا به مکتب پوستر لهستان شد.

در ادامه به معرفی هنرمندان برجسته این مکتب می‌پردازیم:

هنریک توماشفسکی (Henryk Tomaszewski)

هنریک توماشفسکی به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران مکتب پوستر لهستان «پدر مکتب لهستان» و هنرمند پوستر و گرافیست شناخته می‌شود و همچنین استاد استودیوی پوستر در آکادمی هنرهای زیبای ورشو بود. پوسترهای او هوشمندانه و تحریک‌آمیز بودند و با ترکیب‌هایی که به عناصر بنیادین کاهش‌یافته بود، یا به عبارتی تا حدی مینیمال شده بود، همیشه پیامی مشخص از طریق بیان بصری نمادین داشتند. توماشفسکی متعهد به جستجوی علائم و نمادهایی بود که برای همه قابل ‌فهم باشند و در طراحی پوستر فیلم به دنبال کشف جوهره فیلم‌ها بود: «همه ما توافق داشتیم که رئیس آژانس فیلم دولتی نباید از ما انتظار داشته باشد چیزی طراحی کنیم که شبیه پوسترهای ژاپنی، آمریکایی، روسی یا سوئیسی باشد. من سعی داشتم جوهره فیلم را پیدا کنم. سعی داشتم احساسی که فیلم به من القا می‌کرد را درک کنم، چه فیلمی غنایی بود، کمدی، درام، ورزشی یا جنگی. می‌خواستم این جوهره را با زبان خودم و به روش خودم تصویر کنم.» از پوسترهای معروف او می‌توان به پوسترهای تئاتر برای نمایش‌های “ادیپ شهریار” و “هملت” و پوستر فیلم “شهروند کین” اشاره کرد.

دیته، فرزند انسان «DITT» پوستر فیلم لهستانی طراح: هنریک توماشفسکی
هنریک توماشفسکی، اوروک ساتانا (زیبای شیطان)، پوستر فیلم فرانسوی به کارگردانی رنه کلر، ۱۹۵۴
هنریک توماشفسکی، پنجاهمین سالگرد اتحادیه بین‌المللی ماریونت، ۱۹۷۸
هنریک توماشفسکی، تاریخ ویتولد گومبرویچ، پوستر تئاتر، ۱۹۸۳

یان لنیتسا (Jan Lenica)

یان لنیتسا، یکی از شخصیت‌های محوری در دنیای طراحی گرافیک، به‌عنوان کسی که اصطلاح “مکتب لهستانی پوستر” را ابداع کرد شناخته می‌شود. لنیتسا که به‌خاطر مهارت استثنایی‌اش مشهور بود، نه‌تنها برای پوسترهایش بلکه برای فیلم‌های انیمیشنی‌اش نیز به شهرت جهانی رسید. او در طول دوران حرفه‌ای درخشانش بیش از ۲۰۰ پوستر خلق کرد، از جمله آثار قابل‌توجهی مانند پوستر برای اپرای “وتسک” اثر آلبان برگ (۱۹۶۴) که جایزه بزرگ «Biennial» پوستر ورشو در سال ۱۹۶۶ را برایش به ارمغان آورد و دیگری برای production of Verdi’s Otello در سال ۱۹۶۸. او هنر پوستر را به جاز تشبیه می‌کرد و بر اهمیت تفسیر شخصی از تم‌های موجود تأکید داشت. طراحی پوستر لنیتسا از سه مرحله متمایز گذر کرد: ابتدا تحت‌تأثیر رئالیسم از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۶، سپس وارد دوره‌ای از آزمایش‌های فرمی شامل کلاژها و تکنیک‌های دیگر شد، و در نهایت، در حدود سال ۱۹۶۲، شروع به توسعه سبک منحصربه‌فرد خود کرد که با خطوط روان و موج‌دار و نوشته‌های شخصی‌سازی شده مشخص می‌شد. این مرحله نهایی با کارهایش برای اپرای ورشو هم‌زمان بود و نقطه اوج نوآوری هنری او را نشان می‌دهد.

یان لنیتسا، پوستر production of Wozzeck، ۱۹۶۴
Tadeusz Dominik، نقاشی، پوستر لهستانی اثر Jan Lenica
Ziemia / سرزمین، اثر Jan Lenica

یان ملودوژینس (Jan Mlodożeniec)

ملودوژینس به‌عنوان یک طراح گرافیک برای توزیع‌کنندگان فیلم، تئاتر، مؤسسات انتشاراتی و مجلات کار می‌کرد. پوسترهای او برای فیلم‌هایی مانند تخم‌مار، کلوت، روزی روزگاری در آمریکا، پدرخوانده، گتسبی بزرگ و کنفورمیست در دنیای سینما به نماد تبدیل شد و با سبک منحصربه‌فرد او مشخص شد. ملودوژینس از خطوط ضخیم و فرم‌های کودکانه با رنگ‌های زنده و طنز استفاده می‌کرد. او حروف را با دست نقاشی می کرد تا تعامل بهتری با هنر خود ایجاد کند و عمیقاً از فرهنگ عامیانه ملی الهام گرفته بود. در همان زمان، زبان بصری او کاملاً مدرن بود، با الهام از هنرمندانی مانند فرناند لژه، پابلو پیکاسو، ژرژ براک، هانری ماتیس و پل کلی.

Westworld، پوستر فیلم لهستانی، اثر ملودوژینس
Young Guns، پوستر فیلم لهستانی، اثر ملودوژینس
کلوت، پوستر فیلم لهستانی، اثر ملودوژینس

دیدگاه ها (1)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *